حس می کنم حریر حضورت را در لحظه های سختی تنهایی

بوی تو در فضاى زمان جارى ست مانند عطر پونه ى صحرایی

در برف زارِ سردِ دلم کرده ست اى نرگس بهارى من سبزت

تقدیر ، این مقدّر بى برگشت، تقدیر، این سفیر اهورایى

می گوید از یکی شدنم با تو احساسم ، این لطافت سحرانگیز،

 حسّم به من دروغ نمی گوید درپیشگاه اقدس شیدایى

بوی تو را شنیده ام از باران، بارانِ چشم هاىِ غزلْ کاران

در آبسال سبز غزل کاری با رمزِ صبح شرجى ِرؤیایی

آتش زدى به ظلمت ایمانم ، برداربستِ طاقت ِ بنیانم

با چشم و روى ِ روشن ِ خورشیدى ، با گیسوى طنابى یلدایى

عاشق که مى شدم نهراسیدم از فتنه هاى واهى بدنامى

از آن که گفته اند که مى ارزد ، عاشق شدن به فتنه ى رسوایى

نظرات شما عزیزان:

pariiiii

ساعت23:54---24 بهمن 1390

عزيز تر از جانم...

من در چشم تو کتاب زندگي را ميخوانم

و هر بار که مژه هاي تو به هم مي خورد

يک صحفه از اين زندگي را براي من ورق

ميزند.

با تو بودن برايم بهترين لحظات زندگي

است.

ومن وجود پر مهر و سرشار از عشق تو

را در کاشانه قلبم به وضوح ميبينم

ومي دانم با تو ميشود به خدا رسيد...

ولنتاین مبارک عزیز

دلمعاشقتم

pari

ساعت19:51---9 دی 1390

[وب سایت]

گفته بودی دلتنگی هایم را با قاصدکها
قسمت کنم تا به گوش تو برسانند.میگفتی قاصدکها گوش شنوا
دارند.غمهایت را در گوششان زمزمه کن
و به باد بسپار.من اکنون صاحب دشتی از
قاصدکم.اما مگر تو نمیدانستی قاصدکهای
خیس از اشک اهسته میمیرند...

pari

ساعت22:45---6 دی 1390

[وب سایت]

در وجودم چیزی هست که تو را نجوا میکند...و تنها عشق مرا رها میکند...ونور ان نگاهی است که تو به من روا میکنی... پس عشق و نور را از من دریغ نکن وبر من بتاب که بی عشق تو بی نگاه تو بی تو رو به غروب رهسپارم...مرا به طلوعی دیگر برسان... دوست دارم

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: